دنبال I نگرد ! چون فدای U شده !!! …
نه گل خواهد ز بوستان ها جدائی ، نه دل دارد خیال بی وفائی
ولیکن چرخش چرخ ستمگر زند بر هم رسوم آشنائی . . .
غم زمانه خورم یا فراغ یار کشم ؟ به طاقتی که ندارم کدام بار کشم . . . ؟* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غم خانه عشق تو به رضوان ندهم ، یک خار تو را به صد گلستان ندهم
تو معدن عشق آرزوهای منی ، من کفر تو را به گنج ایمان ندهم . . .
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
یک شب از عمرم صفحاتی خواندم ، چون به نام تو رسیدم لحظاتی ماندم
همه دفتر عمرم ورقی بیش نبود ، همه تکرار تمنای تو بود . . .
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
ای دوست گلی به یادگار بفرست ، گر لایق گل نیستم خار بفرست
از بهر خدا ، نه از بهر دلت ، من پیامی داده ام تو جوابی بفرست !
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
موجم کردی که بی قرارت باشم ، ابرم کردی که اشک بارت باشم
در سکوت گل جلوه نمودی تا من ، چون خار همیشه در کنارت باشم . . .
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
سردی نگاهتو بشکن ، فاصله سزای ما نیست ، با تو بودن آرزومه
این جدائی حق ما نیست . . .
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
نازی که ز لبخند گل یاس هویداست / زیبائی عشق است که در چشم تو پیداست . . .
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
هر چه باشی نازنین ، ایام خارت میکند / هر چه باشی شیر دل دنیا شکارت میکند
هر چه باشی با لب خندان میان دیگران / عاقبت دست طبیعت اشک بارانت میکند . . .
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
من از خاری که در بالای دیوار است دانستم / که ناکَس کَس نمیگردد بدین بالا نشستنها
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
عشق یعنی :
چون خورشید، تابیدن بر شب های دوست و چون برف ، ذوب شدن بر غم های دوست . . .
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
ای کاش عشق نبود ، اگر هم بود یکی پیدا میشد که باورش کنه
نه اینکه به عشق شک کنه . . .
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
همه تردید های دنیا را بگذار روی طاقچه ، تو برای ما بودن باید با ما باشی
لبخند هایت را از طاقچه بردار ، تردیدت را بگذار ، تا ما همیشه برای ما بودن
کم نداشته باشیم تو را . . .
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
گر از این منزل ویران به سوی خانه روم / دگر آنجا که روم عاقل و فرزانه روم . . .
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
هر آنکه از رفاقت دم میزد / ولی ناخوداگاه از خیانت دم میزد
تو رویاهام که با هر یک رفیقو / که با هر یک غم و شادی شریکو
به وقت خوش همه با تو رفیقو / به مشکل میرسی هر یک غریب
توی گفنار خویش دم از رفاقت / ولی بوئی نبردند از صداقت
20سال 20 روز 20 شاخه گل برای تو که بیستی افسوس که پیشم نیستتی
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
دروغگو ، تو مگه نگفته بودی ستاره ی من فقط تویی ؟
حالا میبینم اون بالا داری باعث درخشیدن بقیه ی ستاره ها هم میشی !
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
شاخه گلت سالها بود در میان دفترت خوابیده بود ، بی اجازت امروز بیدارش کردم !
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
در خلوت من نگاه سبزت جاریست! این قست بی تو بودنم اجباریست
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
تو با آواز خود شب را شکستی / ولی من بی دریچه مانده ام باز
هوای پر زدن هایم کجا رفت ؟ / ز یاران باز هم جا مانده ام باز . . .
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
خداوند ، گوش ها و چشم ها را در سر قرار داده است تا تنها سخنان و صحنه های
بالا و والا را جستجو کنیم . . .
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
قصه ها بر من گذشت تا بدانم کیستم / سرگذشتم هرچه بوده من پشیمان نیستم
من اگر سردار عشقم یا که پاکباخته ام / سرگذشتم را به دستان خودم ساخته ام . . .
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
دلم می خواست سقف معبد هستی فرو می ریخت پلیدی ها وزشتی ها به زیر خاک
می ماندند ، بهاری جاودان آغوش وا می کرد جهان در موجی از زیبایی و خوبی شنا می کرد . . .
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
عاشقی مقدور هر عاشق نیست / غم کشیدن کار هر نقاش نیست . . .
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
نتوان ترک تو ای قبله دلها کردن / که محال است دگر مثل تو پیدا کردن . . .
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
بی وفایی کن وفایت میکنند با وفا باشی خیانت میکنند
مهربانی گر چه آیینه ی خوشیست مهربان باشی رهایت میکنند . . .
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
بازی روزگار را نمی فهمم ! من تو را دوست دارم تو دیگری را دیگری مرا
و همه ی ما تنهاییم . . .
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
کاش واژه حقیقت آنقدر با زبان ما صمیمی بود ، که برای بیان کردن “دوستت دارم”
نیاز به قسم خوردن نبود . . .
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
شهر آیینه دار میشود با یک گل / پروانه تباه میشود با یک گل
گفتند : نمیشود ، ولی میبینید / یک روز بهار میشود با یک گل . . .
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
دلم برای دیدنت چه شاعرانه لک زده / بلور قلب کوچکم ز دوزیت ترک زده !
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
هرچه که زیباست و لایق تقدیم شما باد / غروب غم ها و طلوع شادیهایتان
آرزوی من است . . .
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
اکنون با مرگ رفته ای و من اینجا تنها به این امید دم می زنم که با هر نفس
گامی به تو نزدیک تر می شوم . این زندگی من است . . .
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
زندگی را تو بساز ، نه بدان ساز که سازند و پذیری بی حرف
زندگی یعنی جنگ ، تو بجنگ ، زندگی یعنی عشق ، تو بدان عشق بورز . . .
salam ba shuma ka ain hama chiz ra dar ikhtiar ma qarar dadid